بزرگ شدن بخش نامولد، نسبت به بخش مولد در حوزههای مختلف وجود دارد، ولی در «بازار میوه» به طوری خاص و عجیب جلوهگر شده است.
پایگاه رهنما:
یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران این است که درآمد اکتسابی از عایدات سرمایهای بسیار پایینتر است. مفهوم این گزارهی اقتصادی، به زبان ساده این است که اگر کار کنیم، نسبت به حالتی که همین وقت و سرمایه را صرف دلالی کنیم، سود بسیار کمتری خواهیم داشت. این وضعیت، بخش نامولد اقتصاد ایران را بسیار بزرگ کرده است و این اتفاق، وضع معیشت را با مشکلات جدی مواجه کرده است. بزرگ شدن بخش نامولد، نسبت به بخش مولد در حوزههای مختلف وجود دارد، ولی در «بازار میوه» به طوری خاص و عجیب جلوهگر شده است. در مازندران –استانی که نگارنده در آن زندگی میکند- معمولاً باغدار از میزان فروش محصولات ناراضی است و به سختی میتواند هزینههای تولید را تامین کند. همچنین در برخی سالها قیمت فروش محصولات باغی در مبدا (به اصطلاح فروشِ سر خرمن) آنقدر پایین است که اصلاً برای باغدار نمیصرفد و به طور مثال، گاه شاهد هستیم که پرتقال را روی درختها نگه میدارند، بخشی را خود و خانواده مصرف میکنند و مابقی نیز میریزد و میپوسد.
• سهم دلال!
وضعیت تولیدکنندهی میوه –که بخش اصلی و مولد در تولید محصول است و کار اصلی را او انجام میدهد- گاه همینقدر بغرنج است. در مقابل، نگارنده وقتی با یک میوهفروش در بازار –کسی که در خردهفروشی میوه مشغول بود- صحبت میکرد، وی میگفت که معمولاً از صبح تا ظهر (با فروش شاید یکسوم بار) هزینهی خرید کل میوههای موجود در میوهفروشی به علاوهی سود را کسب میکند و حتی اگر بعد ازظهرها کار نکند و دوسوم میوهها بپوسند، آسیبی به کسبوکارش وارد نمیشود. البته کسی منکر ضرورت وجود واسطهها در اقتصاد نیست. اگر واسطهها نباشند، عملاً میوهها به دست مصرفکننده نمیرسند، اما زمانی که تعداد واسطهها بیش از اندازه زیاد شوند یا سود حاصل از فعالیت واسطهها بسیار بیش از سود حاصل از کار تولیدکننده باشد، حتماً اقتصاد با مشکل کلیدی مواجه است و بازار قادر نیست توزیع عادلانهای بین عوامل تولیدی داشته باشد. همچنین با مشکل گرانی در بازار نیز مواجه هستیم.
• بیکاری کلاسیکی و شکست بازار
به تعبیر فنیتر، در چنین شرایطی با وضعیت بیکاری کلاسیکی همراه با شکست بازار مواجه هستیم. بیکاری کلاسیکی وضعیتی است که در آن بخشی از جامعه با بیکاری یا کار با دستمزدهای پایین کار میکنند و در بازار کار با مازاد عرضهی نیروی کار و کمبود تقاضا مواجهیم. در مقابل، در بازار محصول با مازاد عرضهی محصول و کمبود تقاضا مواجهیم. یعنی جنس در بازار هست، اما عملاً به دلیل گرانی، کسی نمیتواند خرید کند. مکتب کلاسیک در اقتصاد معتقد بود که در چنین شرایطی خود به خود به دلیل آنکه کالاها (که در اینجا میوه مد نظر است) در بازار روی دست فروشندهها میماند، آنها مجبور میشوند قیمت را پایین بیاورند؛ بنابراین عدم تعادل در بازار خود به خود از بین میرود. اما در واقعیت میبینیم که پیشبینی کلاسیکها محقق نشده و بازار در تنظیم قیمتها با شکست مواجه شده است؛ چون قیمت و سهم دلال به قدری بالاست که دلالها با همین مقدار فروش اندک هم میتوانند سود خوبی به جیب بزنند؛ بنابراین انگیزهی کاهش قیمت وجود ندارد.
• لزوم دخالت دولت
در شرایطی که بازار شکست میخورد، دولت باید ورود کند و مثلاً با به عهده گرفتن مکانهایی برای عرضهی دولتی در هر استان، اولاً از باغدار گرانتر بخرد و همین باعث شود که سایر دلالان نیز نتوانند با قیمت پایین از باغدار خرید کنند. در ثانی باید به قیمتی بسیار ارزانتر از دلالها، میوه در بازار عرضه گردد تا قیمتهای بیش از حد بالا، بشکند و عرضهکننده مجبور باشد برای کسب سود، همهی میوهها را با قیمتی مناسب بفروشد و دیگر نتواند صرفاً با فروش یکسوم میوهها کل هزینهها و سود کارش را در بیاورد؛ بنابراین نقش دولت در این حوزه کلیدی است. اکنون، اما آنچه مشاهده میشود آن است که در بازار میوه هست، اما قیمت به قدری بالاست که افراد شاغل و دارای درآمدهای متوسط نیز در تهیهی آن با مشکل مواجه هستند. ایزدخواه -عضوکمیسیون صنایع معادن مجلس شورای اسلامی- در این خصوص میگوید: وزارت جهادکشاورزی وظیفه برخورد با دلالان را دارد. ولی در این وزارتخانه یک دفتر یا دو سه کارشناس که به مسئله دلالی بپردازند وجود ندارد! همچنین قانونی تصویب شده بود که حل این مساله به وزارت جهاد کشاورزی سپرده شود که رئیسجمهور در جلسهی سران سه قوه، آن را وتو کرد!
• خیانت خارجی و داخلی!
محمدشفیع ملکزاده -رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور- نیز در این خصوص میگوید: «فشار دلالان بر بخش کشاورزی چنان است که گفته میشود ۸۵ درصد سود تولید را به جیب میزنند و تنها ۱۵ درصد به جیب کشاورز میرود تفاوت ۳ تا ۱۰ برابری قیمت از سر مزرعه تا مصرفکننده هم کاملا گویای این مطلب است». در شرایطی که تحریمهای ظالمانه و فشارهای اقتصادی دشمن، معیشت مردم را با مشکل مواجه کرده، ایجاد فشار مضاعف با گران کردن کالاهای ضروری مورد نیاز مردم بهوضوح خیانت است و دست روی دست گذاشتن، نیز از آن بدتر؛ بنابراین اکنون که در آستانهی تعطیلات عید نوروز قرار داریم، ضروری است که برای بهبود این وضعیت هر چه زودتر اقداماتی موثر صورت گیرد.
ارسال نظرات